مترادف و متضاد فریب
السا
میشه درست کار
ناشناس
اشنا غریب
اراگل
فریب/راستگو
نمد :/
مخالفش میشه راستگو _ درست کار
معنی فریب: حیله
غلامی
متضاد فریب: راست گو
مترادف و متضاد کلمه فریب واژه مخالف مصدر بن ماضی مضارع مستقبل مفرد و جمع از سایت جوابگو دریافت کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
جواب : اغفال، اغوا، تزویر، تغابن، حقه، حیله، خدعه، دسیسه، دغا، دوزوکلک، ریا، ریب، زرق، عشوه، غبن، غدر، غش، فسون، فند، کید، گول، مکر، نیرنگ.
اراگل : فریب/راستگو
متضاد فریب: راست گو
راستگو
متضاد فریب
فریب ندادن
اشنا غریب
اسنکوو
صدق متضاد فرسب است
متضاد فریب
معنی فریب:حقه ،نیرنگ
متّضادفریب:راستگو،درستکار
درنگ
فر
مخالف کلمه فریب/راستگو
مخالف فریب/درستکار،راستگو
مخالفش میشه راستگو _ درست کار
معنی فریب: حیله
مخالف تجارت میشود زندگی کردن
حیله
آخه یکی بگه مخالفش چی میشه توی امتحان گیر کردم😭😭😭
نخیر نمیشه راستگو میشه گول نزدن ، نفریفتن
فریب/راستگو
راستگو