مترادف و متضاد فارغ
عسل
متضاد فارغ مشغول🤭
اینو ما از شما میخواستیم نه شما از ما 😪
این چه وضعشه🥲
آرمیتا طالبی
سلام من میگممتضاد شما مترادف دست من میدی
این چه وضعش هست آخه
دیانا رحیمی
واقعا این چه وضعشه ما خودمون دنبال متضادشیم بعد شما از ماها میخواید
خدای من^o^
مترادف و متضاد کلمه فارغ واژه مخالف مصدر بن ماضی مضارع مستقبل مفرد و جمع از سایت جوابگو دریافت کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
جواب : آزاد، آسوده، خلاص، راحت، رها، شاد، فارغالبال، نجات، پرداخته، سترده، بیخبر، بینیاز، مستغنی، تهی، خالی، زائو، زاییده.
متضاد فارغ مشغول🤭
اینو ما از شما میخواستیم نه شما از ما 😪
این چه وضعشه🥲
متضاد فارغ و مترادف فارغ
مخالف فارغ چیست
حناه
متضاد فارغ میشه زاییده
مقگیگیس
همیشه ما درخواست متضاد داریم ولی......اوف
سلام من میگممتضاد شما مترادف دست من میدی
این چه وضعش هست آخه
میشه ازلد
زندانی
هم خانواده ستم ستمگر وهم خانواده حق حقوق
مترادف آزاد
کخالف زندانی
مترادف آزاد
کخالف زندانی
سبکبال، سبکبال
واژگان مترادف و متضاد
۱. تیزپر، تیز پرواز، سبکپر ۲. راحت، آسوده، فارغ البال، فارغ، سبکبار
آزاده
واژگان مترادف و متضاد
آزاد، حر، رها، شریف، فارغ، فتا، مختار، وارسته ≠ بنده، عبد
پرداخته
واژگان مترادف و متضاد
۱. اداشده، تادیهشده ۲. صاف، صیقلی ۳. فارغ ۴. آراسته، آماده، مزین، منظم، مهیا
خلاص
واژگان مترادف و متضاد
۱. آزاد، آسوده، رها، فارغ، مرخص، مستخلص، ول ≠ اسیر، گرفتار، درگیر ۲. رهایی، نجات، استخلاص
راحت
واژگان مترادف و متضاد
۱. آرام، آسوده، ساکت، فارغ، فارغالبال، فارغبال ۲. آسایش، آسودگی، استراحت، سلامت، عیش، فراغ ≠ ناراحت، مشقت
فارغالبال
واژگان مترادف و متضاد
آزاد، آسوده، بیتشویش، بیدغدغه، آسودهدل، آسودهخاطر، خاطرجمع، راحت، رها، فارغ، مرفه ≠ مضطرب
آزاد
واژگان مترادف و متضاد
آزاده، حر، خلاص، رها، سبکبار، فارغ، مخیر، مختار، مرخص، مستقل، مستخلص، وارسته، ول ≠ اسیر، برده، بنده، غیرمستقل، گرفتار
رها
واژگان مترادف و متضاد
۱. آزاد، خلاص، فارغ، مرخص، مستخلص، وارسته ۲. بیبند ۳. پراکنده، پرت، ترک، متروک، واگذار، ول، ولو ۴. یله
شاد
واژگان مترادف و متضاد
بانشاط، بشاش، خرم، خشنود، خندان، خوش، خوشحال، خوشدل، خوشوقت، زندهدل، سردماغ، شادمان، شنگول، فارغ، مبتهج، محظوظ، مسرور، مشعوف ≠ اندوهگین، مغموم
آسوده
واژگان مترادف و متضاد
۱. آرام، راحت ۲. خاطرجمع، فارغ ۳. بیخیال، فارغالبال، فارغبال ۴. مرفه ۵. خلاص، سبکبار ۶. بیحرکت، ساکن ۷. آرمیده ۸. مرده ۹. مدفون
خالی
واژگان مترادف و متضاد
۱. پوچ، پوک، تهی ≠ پر، سرشار ۲. تخلیه ۳. آزاد، رها ≠ اشغال ۴. بیسکنه ۵. بلاتصدی، بلامتصدی ۶. بری، عاری، فارغ ۷. صرف، محض ۸. خلوت، خلوتگاه ≠ شلوغ
معنی: آزاد یا آسوده